برای ما که خیابانهای آسفالت نشده را به چشم دیدهایم، چکمه به وقت باران حیاتیتر از خود باران بود. چکمههای قرمز و صورتی را در گلها میکوبیدیم و در خیالمان تا آسمانها پرواز میکردیم. چه کسی میگوید که چکمه فقط برای در گِل فرو رفتن است؟ چکمههای امروز روی سینه دختر بچهای، توی صورت مادری و یا بر شکم پدر و برادری مینشیند. خیلی سال است که منتظریم مردی پیدایش شود که ما را از این خارهای در گلو برهاند.
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior