جهت ثبت امتیاز وارد سایت شوید:

نویسنده: امین بهاری زاده

مردی از جنس بهار

می رسد از جاده های انتظار
مردی از جنس بهار از جنس نور
می رسد آدینه روزی عاقبت
از سفر از جاده های دور دور

با حضورش بوی گُل پَر می کشد
در فضای شهر و بین کوچه ها
آسمان چشم او لبریز نور
کوله بارش روشنی، صُلح و صفا

از میان ابرها گُل می کند
عمر شب با او به پایان می رسد
با حضورش مژده ی فصل بهار
بوی عید و عطر باران می رسد

از گُل پیراهن او می شود
کوچه های شهر ما خوش عطر و بو
می رسد یک روز زیبای خدا
عطر پیغام سحر در دست او

جهت امتیازدهی باید در سایت ثبت نام کرده باشید.