نامهای نوشتهام
برای تو
صاف و ساده مثل روستا
پاک و بیافاده مثل ابرها
این قبول،
نامهی مرا نانوشته خواندهای
من ولی دلم خوش است
به این
حرفهای ساده و قشنگ؛
به جملههای رنگرنگ؛
به این که با مداد زرد
دور اسم تو
شعاع نور میکشم؛
به انتهای نامهام
که دشت بوتههای نرگس است
حیف!
هر چه صبر میکنم
نامهام به دست تو نمیرسد
بگو نشانیات کجاست؟