– تعطیل کردهایم
تعجیل با خودت
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior
ناآرامی و تعارضات حل نشده در جامعه، خشم، خشونت و عصبانیت روزافزون را درپی خواهد داشت و منجر به بیتفاوتی مردم به رنج و احساسات یکدیگر میشود. این ناتوانی در همدلی با دیگران، باعث میشود که افراد فقط به خودشان فکر کنند و حتی در مواقعی که طرف مقابل به شدت تحت فشار قرار گرفته است، به احساسات او حساس نباشند. با این حال، اگر قوه عاقله حکمرانی سریعا به درگیریها توجه کند و آنها را حل و فصل نماید، به مرور جامعه به بلوغ میرسد و با رواج عشق و مهربانی، مردم یاد میگیرند که نسبت به احساسات یکدیگر حساس باشند.
در واقع ما نیاز داریم تا با هم شادی کنیم و با هم غصه بخوریم؛ به همدیگر محبت کنیم؛ با هم بخندیم و با هم گریه کنیم. نه آن که برخی هر روز فقیرتر و عدهای هر روز بر سرمایهشان افزوده شود و همسایه از همسایه خبر نداشته باشد.
پس، ما با ایمان و عقیده روزی را انتظار میکشیم که وقتی افراد با یکدیگر رابطه برقرار میکنند، دوستی، همدلی و عشق میانشان جریان داشته باشد.
ما منتظریم؛ منتظر تحقق وعده تخلفناپذیر الهی برای ظهور یک منجی. برای روزهایی که قرار است دنیا شکل دیگری باشد و با مراقبت از یکدیگر، زخمهای عمیق عاطفی بهبود یابد و افراد آرام و یکنواخت به سوی بهتر شدن پیش بروند.
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior
مثل هرروز بعد از بیدار شدن گوشیمو چک کردم. پیام اول رو که یکی از رفقا فرستاده بود، عکس یه روزنامه بود با تیتر بزرگ «مهدی آمد!»
چند ثانیه تو شُک بودم. بعدش سریع شروع کردم با چشمای خوابآلود خبرگزاریها رو چک کردن و حسرت خوردن که چرا نماز صبح پا نشدم و چرا صبح جمعهای دعای ندبه نرفتم!
خلاصه بعد چند دقیقه، سه تا چیز فهمیدم. اول این که اصلا آماده ظهور نیستم، دوم این که اگه آقا بیاد کلی شرمنده میشم. سوم این که اونقدر خنگم که راحت گول فضای مجازی رو میخورم!
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior
دارن از روی انیمه آواتار فیلم میسازن. پنج دقیقه اول این انیمه به اندازهی صد تا کتاب، شبهات مهدوی مثل عمر زیاد و جوان ماندن و … رو جواب میده!
ما چرا از هنر برای شناسوندن آقامون به دنیا استفاده نمیکنیم؟
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior
مثل اون بچهای که اینقدر از دعاش مطمئن بود که واسه نماز بارون چتر برد، هر بار صدقه میدم با خودم میگم: «بیشتر بده، فردا که آقا بیاد کسی رو پیدا نمیکنی که بهش صدقه بدی»
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior
برای ما که خیابانهای آسفالت نشده را به چشم دیدهایم، چکمه به وقت باران حیاتیتر از خود باران بود. چکمههای قرمز و صورتی را در گلها میکوبیدیم و در خیالمان تا آسمانها پرواز میکردیم. چه کسی میگوید که چکمه فقط برای در گِل فرو رفتن است؟ چکمههای امروز روی سینه دختر بچهای، توی صورت مادری و یا بر شکم پدر و برادری مینشیند. خیلی سال است که منتظریم مردی پیدایش شود که ما را از این خارهای در گلو برهاند.
#منجی #جهان_منجی_میخواهد
#المنقذ #savior