جهت ثبت امتیاز وارد سایت شوید:

نویسنده: جواد رهنما

کو به کو

کو به کو
آمَدَم من، کو به کو
سوی تو، بی گفتگو
تا که بینَم، روی تو
من غلامِ، کوی تو
صد شَرَف دارد دِلَم
به حریم آسمان
چون که گیرَست او پیش
مهدی صاحِب زمان
رو به سویت می شوم
با هزاران آرزو
از همه بیشتر بُوَد
انسانَم، من آرزو
چون شده خوب و بَدَم
قاطی اندَر این زمان
می خواهم من کمک از
مهدی صاحِب زمان
آقا جون، چَشمامو وا کُن
روی نیکی ها بِبینَم
سَرِ راهِت، گُل فراوان
بریزم، تنها بِشینَم
آقا جون، دِلَم می خواد که
یارِ تو مولا بِمونَم
با تلاش خوب و نیکَم
روزی ماهِت را ببینم
دل من شکسته چونکه
همه دنیا پُر سیاهیست
همۀ تلاش انسان
بَهرِ زشتی و تَباهیست
آقا جون، نَظر به ما کُن
گِرِه عالَم و، وا کُن
که تَمنا دارد این دل
ای خدا، بَر ما نگاه کُن
با تلاش خوب و نیکَم
می شوم من همچو باران
می فِرِستَم نیکی سوی
مردم دنیا و یاران
تا ببیند کارِ نیکَم
مهدی صاحِب زمانَم
او شَوَد واسطۀ ما
خوب بِبارَد آسِمانَم
چَشم به راه دارد سکوت و
پُر تلاش و، در خُروش است
تا بِسازَد کُلِ عالَم
دور زِ غُصه، هم که از غَم
آرزوی این سکوتَست
که شود او یارِ صاحب
او کُنَد نیکی فراوان
در حضورِ یارِ غائب

جهت امتیازدهی باید در سایت ثبت نام کرده باشید.