جهت ثبت امتیاز وارد سایت شوید:

نویسنده: مصطفی توفیقی

جمکران

عروسکِ من خیلی قشنگه
میره مدرسه، زبر و زرنگه
نمره هاش خوبه، هیجده، نوزده، بیست
هیچ عروسکی شبیه اون نیست
چون عروسکم خوب شد نمره هاش
یه چادر دوخته مامانم براش
یه چادر پر از گُلای آبی
چادرش بهش میاد حسابی!
مامان قول داده به من و به اون،
سرمون کنیم چادرامون،
امسال بهار، خودش و پدر
جایزه ما رو می برن سفر
مسافرت میریم به قم
پیش خواهر امام هشتم
از اونجا میریم به جمکران
دیدن آقا امام زمان
مامان و بابا، من و عروسک
با همدیگه، بزرگ و کوچک
پیش خدا دعا می کنیم
دعا برای شما می کنیم
سال دیگه ما و شما
با هم دیگه بریم کربلا!

جهت امتیازدهی باید در سایت ثبت نام کرده باشید.