طعم خوش اسم تو
شاید تو بودی که آن روز
حرف دلم را شنیدی
اشک مرا پاک کردی
دستی سر من کشیدی
بعدش کنارم نشستی
آرام تو ندبه خواندی
طعم خوش اسم خودرا
برجان وقلبم چشاندی
مهری به رسم تبرک
برجانمازم نشاندی
عطری عجیب وبهشتی
برلحظه هایم فشاندی
هرجا که باشدمقدس
حس میکنم هستی آنجا
یک لحظه در جمکرانی
یامسجد کوچه ی ما