عهد قشنگ انتطار
صبح است و لبخند خداوند
روی لب هر گل نشسته
عهد قشنگی شاپرک با
یک روز خوب و تازه بسته
هر روز کار او همین است
در چشمهایش انتظار است
قلبش برای نرگس خود
مانند دریا بی قرار است
خورشیداو را می نوازد
از پشت ابری تیره و تار
او که تمام غنچه ها را
با مهربانی کرده بیدار
**
حس می شود با هر نسیمی
عطر خوشی از نرگس او
لحظه به لحظه شاپرک با
او میشود آرام و خوش بو